السابقون السابقون

السابقون السابقون

به نامت آغاز میکنم
نه به شکوه زبان می گشایم که شرمسارم و نه به گلایه از این نقص و آن عیب، که تمام را ریشه دار در این نصف ناقص و معیوب خویش می یابم.
"سبحانک" را با تمام وجود احساس می کنم و تمام هستی را به شهادت می طلبم و شاهد می بینم. و "انی کنت من الظالمین" را با شراری از ندامت که وجودم را به آتش می کشد در پیشگاهت معترف می گردم و سمیع، بصیر و علیمت می یابم.
تصور رحمانیتت به سجودم می دارد که ذره حقیر بی مقدار را در مقابل دریای بی کران قدرت و رحمت می یابم و اندیشه ی رحیم بودنت، عطشم را برای شکرگزاریت فزونی می بخشد. عطشی که با جستجویم، آبی برای تسکینش نمی یابم بلکه تکاپویم، عجز بیشترم را برایم آشکار می نماید. ...
قسمتی از دستنوشته های دانشجوی شهید محمد چمنی

محبوب ترین مطالب

بیست و شش سالگیت

شنبه, ۹ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۲۷ ب.ظ

26 سالگی من دارد تمام می شود و با خود فکر میکنم که در زندگیم چه کار ماندگاری انجام داده ام؟ کوچکتر که بودم یعنی وقتی کمتر از بیست سال داشتم، بیست سالگی برایم معنی خیلی بزرگ بودن و کارهای بزرگ انجام دادن را می داد؛ یک روز به خودم آمدم و دیدم که بیست سالگیم خیلی وقت است گذشته و هیچ اتفاقی نیفتاده! سالهای بعد هم گذشت تا الان که 26 ساله ام و هنوز کار بزرگی انجام نداده ام! حتی کاری نکرده ام که کمی در راستای میل به جاودانگی ام باشد و کمی مرا در دنیا ماندگار کند.

و آن وقت به 26 سالگی تو می اندیشم محمد چمنی! سالی که جاودانه شدی، کاری انجام دادی که تا همیشه ماندگار و زنده بمانی. 26 سالگیت، سال زنده ماندن ابدی توست که تنها برای خدا زندگی کردنت، و برای خدا جهاد کردن و جنگیدنت و ریختن خونت برای خدا و در راه او، تنها سرمایه این جاودان شدن بود. 

خوشا به حالت که همیشه زنده ای، همیشه جوانی، از درون آن قاب عکسهای قدیمی، همانطور جوان ماندنت را به رخ ما می کشی و البته لبخند نمی زنی. توی عکسهای پرتره ات لبخندی ندیده ام! خیلی سنگین به دوربین نگاه می کنی

چند روز پیش بود که صدایت را شنیدم، داشتی قرآن می خواندی

یک لحظه با خودم فکر کردم که تو همسن من بودی و از خودم خجالت کشیدم. بعد هم آن صحبتهای شیرینت را با لهجه کردی شنیدم. قربان تو که اسارت، لهجه ات را عوض کرده بود ولی ایمانت را نه!

تو همسن این روزهای من بودی و من چقدر الکی و بی مایه دارم این روزها را به پایان می برم. دستم را بگیر دایی!


  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۲/۰۹/۰۹
  • ۳۸۷ نمایش
  • شهید چمنی

نظرات (۱)

مثل من...
:(
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی